ایلیا میگه:
بلاخره بعد یه عالمه تاخیر اومدم یه مسایلی رو روشن کنم تعجب نکنید که قلمبه سلمبه حرف میزنم آخه دیگه بزرگ شدم :یک سال و چهار ماه ........یابه قول خودم :daaaaa
اومدم بگم از دست این مامان و بابایی چی میکشم :باباجون: اولا، این داشبورد ماشینت که از طلا نیست بذار من بررسی هام رو انجام بدم بیخیالش میشم .
دوما اینقدر منو هر جا میریم توی بغلت نکه ندار کلافه شدم بابااااااااااااااااا بذار برم اکتشافاتم رو انجام بدم داری استعدادهام رو سرکوب میکنی نگی نگفتم .
سوما : من هر موقع خودم خوابم بیاد میخوابم نه هر موقع که شما مثلا خونه بابا رحمت بخوای تخته بازی کنی یا فیلم ببینی، اینقدر به مامانی نگو ایلیا دیگه خوابش میاد............من مرد شدم هر موقع خوابم بیاد برا خودم لالایی میگم میخوابم
دیگه از بابایی شکایت نکنم بریم سراغ مامانیییییییی :
مادر من من غذا نمیییییییییییییییخوام هروقت گشنم شد میرم سریخچال غذامو برمیدارم گرم میکنم میخورم دیگه
یعنی چی ؟ نقطه ای از خونه نمونده که شما اونجا به من غذا نداده باشید با یه قاشق غذا دنبالم ندو
یکی به این مامان من بگه واسه چی در کابینت ها رو میبنده؟ باباجان خوب شاید چیزی لازم دارم
بزارید راحت باشم ، تا به زور یه سیب زمینی پیدا میکنم وجای شما خالی میخوام گاز بزنم این مامانی با سرعت نور خودش رو میرسونه و منو از خردن سیب زمینی خام محروم میکنی دیگه خوردن گلای گلدون ، دنپایی و ........رو که باید خوابش رو ببینم
دیگه این که من شکایت دارممممبه کی بگم ؟مگه تو این اتاق شما چیه که همش درش بسته شده ؟بابا خوب منم تو این خونه دارم زندگی میکنم حالا اینکه یه بار شیشه عطر عزیز مامان رو +دو عدد لاک ناخن +دو تا سایه +سوهان ناخن +یه دفترچه +جا حوله ای+کتاب مامانی +گوشی تلفن+ و....یادم نمیاد دیگه چی بود اصلا اینا به چه دردی میخوره ؟ ، حالا هر چی ...رو زدم داغون کردم ،آخه دلیل میشه که آدم رو از رفتن به اونجا منع کنیدتازه جدیدا که رفت آمد به اتاق مذکور آزاد شده نمیدونم چرا اینقدر خلوته؟ وسایل مورد علاقه من مثل عطر و اسپری و ......نیستن به نظر شما چی شده؟
آخه در خونه چرا قفله از وقتی دستم به دسته در رسیده و میتونم از این استعداد و توانایی استفاده کنم در ورودی قفله اخه خوب شاید بیرون کاردارم ای باباخلاصه اینکه تاتکون میخورم یکی میگه ایییییییییییلییییییییییییا یکی دیگه بدوبدو خودش رو بهم میرسونه دیگه چی بگم؟
بازم میام فعلا که افسردم و یه کم سرما خورده.