ایلیا جونایلیا جون، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

رویای کودکی

دردونه داره سه ساله میشه

1393/5/23 16:18
143 بازدید
اشتراک گذاری
پا به پای کودکی هایم بیا کفش هایت را به پا کن تا به تا قاه قاه خنده ات را ساز کن باز هم با خنده ات اعجاز کن پا بکوب و لج کن راضی نشو باکسی جز عشق همبازی نشو مادی از جنس باران داشتیم در کنارش خواب آسان داشتیم با پدر اسطوره دنیای ما قهرمان باور زیبای ما قصه های هر شب مادر بزرگ قصه های بز بز قندی و گرگ غصه هرگز فرصت جولان نداشت خنده های کودکی پایان نداشت هر کسی رنگ خودش بی شیله بود ثروت هر بچه قدری تیله بود هر کجایی شعر باران را بخوان ساده باش و باز هم کودک بمان وایییییییییییی خدا از دست این مامان که یه سر داره و هزار سودا ، نمی رسم مادری بیام مرتب برات بنویسم عشقم دلیلش هم یه عالمه روز مرگی مزخرفه و یه کارای شاید بشه گفت عبث البته ته دلم امیدوارم که اینطوری نباشه . گل خوشگل و شیرین و سرزنده ی خونه ی ما داره سه سالش میشه ...وای باورش خیلی سخته ، خیلی ...کی تو اینقدر بزرگ شدی؟ کی نشستی ؟ ایستادی و بدو بدو کردی گلم؟ کی بلبل شدی و شیرین زبونیات زیاد شد؟ البته لحظه لحظش جلو چشممه ولی مثل یه فیلم که رو دور تند گذاشتی از جلو چشمم رد میشه ، داری سه ساله میشی ولی من انگار سییییییییییا شاید سیصد ساله که تو رو میشناسم خیلی خوبه که هستی خیلییییییییی خدایا ممنونم . خوب بریم ببینیم ایلیا این روزا چکارا میکنه: گل پسری این روزا یه ذره بیشتر تی وی نگاه میکنه (کارتون) آخه قبلا گذشته از این که خودم خیلی راغب نبودم تلویزیون ببینی خودت هم علاقه چندانی نشون نمیدادی ، ولی الان عاشق کارتونای: اسکار ،خرگوشکها ، بره ناقلا ، تام و جری و پلنگ صورتی هستی و چیز دیگه ای نگاه نمیکنی . روزاات با یه کم ماشین بازی ، یه کم بیشتر کتاب که مامانی برات میخونه،پازلی رو که خیلی دوسش داری میچینی ،قطار بازی میکنیم ،یه عالمهههههههبه قول خودت زیییییییییییییییاد قایم موشک (با مامان یا بابا)و یه بعد از ظهر تو پارک شب میشه گل من. فتقلی همه رنگها رو بلدی و شکلای هندسی رو هم میشناسی: بیضی دایاره(دایره) مربا(مربع) مستطیل مثلث و شمردنم بلدی ولی نمیدونم چرا حوصلش رو نداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!! همه حروف انگلیسی رو بلدی بخونی ،البته الان خیلی وقته بلدی(یک سال و نیمگی یاد گرفتی حروف رو بخونی )ولی با اینکه آمادگی زیادی برای یادگیری داشتی از اینکه زود شوع کنم آموزش رو ترسیدم .و فعلا انگلیسی رو به تعویق انداختم ، با این حال یه تعدادی کلمه انگلیسی تو این مدت یاد گرفتی ... دیگهههههه اینکه تو بازیای کامپیوتری هم که هر روز بیشتر از قبل استاد میشی . تولدت در پیشه می خواستم برات یه تولد شلوغ پولوغ بگیرم،آخه از وقتی فهمیدی تولدت نزدیکه هر روز میگی : مامان تولدی میگیری برام یا میگی: مامان برام تولد میخری؟!!!!! به دلایلی استراتژیک نشد خیلی شلوغ بشه!!!!حالا قراره برات دو تا تولد جدا بگیرم یه هفته ای میشه دارم تدارک میبینم ، ریسه ها رو درست میکنم و یه کارای کوچمولوی دیگه ، امیدوارم همه چی خوب پیش بره ...حالا میام گزارش لحظه به لحظه به لحظه از تولدت میدم وااااااااااااااااییییی یه ترس وحشتنا در حد مرگ کردم؟ د همین الان که داشتم برات مطلب میذاشتم و تو تو اون اتاق خواب بودی ، یواشکی از خواب بیدار شدی و اومدی پشت سرم ایستادی ، منم که اصلا عادت به غافلگیری ندارم یه جیغ بنفش زدم!!!!!!!!عزیزم فک کنم تو هم حسابی ترسیدی ، چون وحشت زده ازم سوال میکردی : مامان تو چی شدی؟ وای در حد سکته بهم شوک وارد شد ......برم آب قند بخورم ، البته قبلش به ایلیا بدم.بایییی ******************** پانوشت: ببخشید دیگه یه مدته که فرم صفحه ارسال مطلبم این شکلی شده و خیلی داغون و بدون فاصله همه چی رو نشون میده ، باید یه فکری براش بکنم******************
پسندها (1)

نظرات (1)

نی نی عکس
29 شهریور 93 15:37
ماشاالله چه نی نی نازی از بچه ها و نی نی های خوشگل تان عکس بگیرید و برای ما ارسال کنید. ما ضمن نمایش عکس ها در سایت، به آن ها جایزه می دهیم www.niniaxs.ir