ایلیا داره یک ساله میشه
نیما یوشیج در تولد یک سالگی پسرش نوشت :
پسرم:
یک بهار .....
یک تابستان....
یک پائیز ویک زمستان را دیدی ...
از این پس همه چیز جهان تکراریست ......
جز مهربانی....
عزیزم داری بزرگ میشی ،انگار همین دیروز بود که توی فسگلی :
دنیا اومدی و یه عالمه سرمون رو شلوغ کردی ،الان که برات مینویسم یازده ماه و بیست و هشت روزت شده ،آره داری یک ساله میشی هم خوشحالم هم ناراحت،واسه بزرگ شدنت خوشحالم اما از اینکه اون روزا که مثل یه عروسک کوچولو بودی و مثل یه فرشته همش خواب بودی همش با فیگور میخوابیدی و منم ذوق زده همش ازت عکس می گرفتم تموم شده غصه می خورم واسه عطر نی نی و اون گریه های خوشکلت که هر کی میشنید میگفت کاش یه ذره دیگه گریه کنه چه خوشگل گریه میکنه تنگ شده ،البته نفسی تو اونقدر خوش اخلاق بودی که به زحمت گریه می کردی. الان که دارم برات مینوسم تو تو تخت پارکت مشغول خرابکاری و بهم ریختن همه جایی و داری میگی:دددد، ماما،؛یه یه
فسقلی جونم برات دوشنبه جشن تولد گرفتیم (البته یه مهمونی جمع و جور)،شب قبلش با بابایی رفتیم واست یه دستبند خوشگل خریدیم بعد به مامان اکی و بابا رحمت و عمه جونیا و عمو جون زنگ زدیم بعد هم مادر جون و خاله دکی و خاله مصی .
روز مهمونی هم تو خیلی آقا بودی و یه ذره شیطنت هات کمتر شده بود و چون با بادکنکها مشغول بودی خیلی خونه رو نترکوندی . بابایی یه کیک خوشگل برات گرفت و بعد شام که میخواستیم کیکت رو بببریم و شمعها رو فوت کنی تو محو فشفشه روی کیک و شمع بودی و اصلا نشد ازت یه عکس خوب بگیریم بعد هم اولین کادوهای تولدت رو گرفتی:
ماشین شارژی ،یه ماشین موزیکال ،لباس ،و یه کادو نقدی و البته یه دستبند خوشگل مرسی از همه.
ای شیرینی لطیف ترین سرود طبیعت،چگونه خدا را برای چنین بخشش رنگینی شکر گویم؟
فرشته کوچولو سالگرد زمینی شدنت مبارک عشقم.