ایلیا جونایلیا جون، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

رویای کودکی

یثت نئف

این عنوان رو خودت برای این پست زدی ، وقتی داشتم برات مطلب مینوشتم و تو در خواب ناز بعداز ظهرت بودی ، یه دفعه دیدم اومدی توی اتاق و بهم گفتی مامانی کدایی؟ من بغلت کردم و بهت گفتم برات تو وبلاگت مطلب مینویسم و تو بهم گفتی : ویبلاک ایلیا بزگ میشه بیخونه؟ آخه وروجک این رو کی یادت داده؟(فک کنم بابا بهت گفته) خلاصه بعدش بهم گفتی : من ، من بینیویتم(بنویسم ) و تو این عبارت عنوان مطلب رو تایپ کردی ؟ ای یعنی چه؟ (یثت نئف) خوبه دیگه پسرمون وبلاگ نویس شده ، منتها به زبان مریخی!!!!!!!!!!! گل من یه چند روزه که هوا سرده و یه کم برف اومده هر روز میگی مامان بیریم برف بادی ، منم مرده این حرف زدناتم فسقل من باهم میریم بالا پشت بوم و برف بازی میکنیم گلم ، آی آی ...
13 ارديبهشت 1393

ایلیای سی ماهه ی من

سلام خنده های بی بهانه سلام گریه های کودکانه سلم نگاه های مشتاق سلام دستان جستجوگر سلام شیطنت های گاه و بی گاه سلام دوست داشتن های بی دلیل سلام حرف های دلنشین سلام بوسه های شیرین سلام : ایلیای سی ماهه ی من
13 ارديبهشت 1393

برای مادر

یک کودک ، کودکی که آماده تولد بود ، نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند مرا فردا به زمین خواهید فرستاد ، اما من به این کوچکی و ناتوانی بدون هیچ کمکی نمی توانم آنجا زندگی کنم ، خداوند پاسخ داد: از میان بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام ، او منتظر توست و از تو مراقبت خواهد کرد،اما کودک که هنوز برای رفتن مطمئن نبود گفت: من اینجا کاری جز خندیدن و آواز خواندن نمی کنم و این برای شادی من کافی است، خداوند لبخند زد و گفت : فرشته ی تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد.تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود . کودک ادامه داد: من زبان زمینیان را نمی دانم ، خدا او را نوازش کرد و گفت فرشته ات زیباترین و شیرین ت...
4 ارديبهشت 1393

عید اومد بهار اومد.........

زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی                           از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی به صحرا رو که از دامن غبار غم بیافشانی                  به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی   یه بهار دیگه تو زندگی کل پسر ما رقم خورد. پسری که مثل بهار ه ،تازه و پر شور و خندون ، لبریز از زندگی، برای من باتو همه ی فصل ها بهاره.................. پسر خوشگل ما الان دو سال و هفت ماهشه و یه عالمه شیرین زبون شده و طوطی وار همه چی رو میگه البته با لهجه شیرین ...
16 فروردين 1393